چرا برای کودکان کتاب تهیه کنیم؟وچه کتابی مناسب کودک ماست؟
والدین همان گونه که برای خوراک و پوشاک کودک زمان می گذارند، برای رشد صحیح ذهنی او باید از خود همت نشان دهند.
وقتی انسان پا به دنیا می گذارد و با حواس خود با پیرامونش ارتباط برقرار می کند. با اولین چیزی که لمس می کند، می شنود و می بیند، کنجکاویش تحریک می شود. پرسش کردن به دنبال ایجاد علامت سوالی در ذهن شروع می شود.
عدم دریافت پاسخ صحیح به این پرسش ها در کودکان منجر به رشد فکری ضعیف، کاهش خلاقیت، بی انگیزگی، بی علاقگی به تحصیل و... می شود.
کودکان بر اساس جواب های دریافتی یاد می گیرند که چگونه زندگی، افکار و شخصیت خود را شکل دهند. در همین راستا والدین هم می خواهند، در این شکل گیری سهیم بوده و نظارت مستقیم داشته باشند. این امر، زمانی تحقق می یابد که کودک به والدینش اعتماد کامل داشته باشد. و نیز احساس کنند که والدینشان برای تمام پرسش های آنها جواب درستی دارند.
هیچ وقت به کودک خود دروغ نگویید و برای او داستان سرایی نکنید. اگر از شما دروغی بشنود اعتمادش نسبت به شما از بین می رود. اعتمادی که دیگر به سختی می توان آن را دوباره به دست آورد.
یکی از مهمترین و در دسترس ترین منابعی که ازهمان ابتدا برای پاسخ به پرسش های کودکان وجود دارد، خود والدین، کتابها و در حال حاضر اینترنت می باشد.
کتاب دری شگفتانگیز به یک دنیای جادویی است. دنیایی که در آن هرچیزی ممکن است. اما همیشه یک سوال خیلی مهم موقع انتخاب کتاب وجود دارد: کتاب خوب را بر چه اساسی انتخاب کنیم؟ از طرفی اهمیت این موضوع زمانی که میخواهیم برای بچهها کتاب بخوانیم، بیشتر هم میشود.
حالا چطور بفهمیم چه کتابی مناسب فرزند ما هست؟ در این یادداشت مهمترین عناصری را که موقع انتخاب کتاب باید رعایت کنیم، مرور میکنیم.
کتاب خوب گروه سنی ندارد، همه از خواندن آن لذت میبرند!
حتما این جمله را شنیدهاید. درست هم هست. مطمئنا شما هم اگر یکی از کتابهای خوب کودک را بردارید، ورق بزنید، داستانش را بخوانید و تصاویرش را ببینید، از خواندنش لذت میبرید. اما واقعیت این است که ما نمیتوانیم به این اعتبار، هر کتابی را به بچهها بدهیم. بنابراین لازم است دربارهی گروهبندی سنی کتابهای کودک بیشتر بدانیم. با یک تاریخچه شروع کنیم.
اولین گروهبندی سنی کتابها
سالها پیش نمایشگاه کتابی برگزار شد که غرفههای کودک و نوجوانش خالی بود. خب البته تعجبی هم نداشت. مفهوم کودک در دنیا مفهوم جدیدی است و به همین دلیل هم محتوای خوبی برای کودکان هنوز تولید نشده بود. وقتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دهه چهل خورشیدی تاسیس شد، یک سیستم گروهبندی سنی ایجاد کرد تا بر اساس آن بتواند محتوا و کتابهای مناسب کودکان از خردسالی تا پایان نوجوانی را دستهبندی کند. این گروهبندی معروف را میتوانید روی اکثر کتابهای کانون ببینید.
- گروه الف: سالهای قبل از دبستان
- گروه ب: سالهای آغاز دبستان (کلاسهای اول، دوم و سوم)
- گروه ج: سالهای پایان دبستان (کلاسهای چهارم و پنجم)
- گروه د: دورهی راهنمایی
- گروه ه: سالهای دبیرستان
اما امروزه همین گروهبندی هم چندان قابل اعتماد نیست. اول از همه اینکه سالهای پیش از دبستان "یعنی شش سال" که رشد سریع بچهها در آن اتفاق میافتد. بنابراین ممکن است کتابی که برای یک نوزاد مناسب است، برای کودک ششساله جذابیت نداشته باشد. کتابهای خردسالان پارچهای، نمدی، فومی یا از مقوای ضخیم هستند که خراب نشوند. اما کودک چهار یا پنجساله به راحتی میتواند یک کتاب مقوایی معمولی داشته باشد، بی آنکه پدر و مادرش نگران خرابی آن باشند.
از طرف دیگر، همانطور که انسانها با یکدیگر متفاوت هستند، کودکان نیز متفاوتند. سرعت رشد کودک، علاقهی کودک، پیشینهی مطالعاتی کودک و … باعث میشوند تا نتوان به درج یک گروهبندی ساده اکتفا کرد. پس به راهنمای انتخاب کتاب مناسب برای کودک نیاز داریم.
برای انتخاب یک کتاب خوب باید به چه چیزهایی توجه کنیم؟
دایره واژگانی
اول از همه باید به مخاطب نگاه کنیم. دایرهی واژگان کودکی که قرار است این کتاب را بخواند، در چه حد گسترده است؟ آیا ممکن است این کتاب کلمات یا مفاهیمی داشته باشد که درکش برای کودکمان سخت باشد؟ خب در این صورت چه باید کرد؟ منصرف شدن از انتخاب کتاب به این دلیل کمی عجیب به نظر میرسد. چون راهکارهای متفاوتی وجود دارد که بتوان این مشکل را با کمک آن حل کرد. اولین راهکار که تقریبا پرکاربردترین راهکار برای حل تمام مشکلات جهان است، گفتگو کردن است! شما به راحتی میتوانید از مفاهیم جدیدی که کودک قرار است با مطالعهی کتاب یاد بگیرد، صحبت کنید. مثلا اگر داستان در یک مزرعه اتفاق میافتد، سفر و دیدن یک مزرعه، تماشای چند عکس، آشنا کردن بچهها با چیزهایی که در مزرعه وجود دارد، نقاشی کشیدن و درست کردن کاردستی و … همه میتواند راهی جلو پای شما بگذارد. در این صورت، اتفاقا به گسترش دایره واژگان کودک هم کمک کردهاید. میل به دانستن و کنجکاوی را تقویت کردهاید و در کنارش، دانش بچهها هم بالا رفته است.
به کتابها برچسب بزنیم یا نه؟
این برچسب زدن هم یکی از اصطلاحاتی است که در حوزه کار با کودک خیلی کاربرد دارد. بیایید فرض کنیم شما تصمیم گرفتهاید یک کتاب کودک بخوانید. حالا اگر یک نفر رد شود و شما را به خاطر خواندن داستان کودک سرزنش کند، چه حالی پیدا میکنید؟ یا اگر تصمیم بگیرید یک فیلم تماشا کنید و به شما بگویند این فیلم یک ماجرای تراژدی دارد، عاشقانه است یا کمدی است، دیدتان نسبت به فیلم تغییر نمیکند؟ حتما پیشفرضهایی در ذهنتان میسازید. حالا اگر یک کودک تصمیم بگیرد سراغ کتابی برود که برچسب سنی آن، کتاب را به یک گروه خاص محدود کرده باشد، چه اتفاقی میافتد؟ از خواندنش منصرف میشود و ممکن است یک تجربهی واقعا عالی را از دست بدهد.
حالا با تمام این اوصاف چطور کتاب انتخاب کنیم؟
برای انتخاب یک کتاب خوب برای کودک باید حواسمان به چند نکته باشد. نویسندهی کتاب، مترجم، تصویرگر، موضوع کتاب، علاقهی کودک، پیامی که داستان منتقل میکند، ناشر و …
نویسندههای خوب زیادند و خبر خوب اینکه هر روز زیادتر هم میشوند. نویسندههای خوب با ناشران معتبر کار میکنند. نویسندههای خوب تلاشی نمیکنند تا در انتهای داستان یک نتیجهگیری اخلاقی بکنند. بنابراین اگر میخواهیم کتاب باکیفیت بخریم، باید دور کتابهای سوپرمارکتی و دکهای را خط بکشیم. جایگاه ترجمه هم که در کتابها مشخص است. یک ترجمهی بد میتواند کل داستان را تحت تاثیر قرار بدهد.
تصاویر چقدر مهمند؟
خیلی! پاسخ به این سوال این است که تصاویر خیلی مهم هستند! تصاویر کتابها همیشه حرفهای زیادی برای زدن دارند؛کتاب خردسالان باید پر از تصاویر با رنگ های شاد و براق باشد گاهی حتی فراتر از متن هستند. به همین خاطر است که باید حواسمان را حسابی به کتابی که میخوانیم جمع کنیم. کتابهایی با رنگهای تند و زننده، خطوط شکسته و زاویهداری که خشم، خشونت و ناراحتی را انتقال بدهد و یا یک کپی بیکیفیت از انیمیشنهای تلویزیون باشد، نمیتواند در لیست کتابهای خوب ما جا بگیرد.
علاوه بر آن باید اتفاقات در داستان سریع باشد. شخصیت های داستان باید به خوبی معرفی شده و برای کودک باور پذیر باشند. مشکلات و مسائل شخصیت های داستان باید مشابه مشکلات و مسائلی باشند که کودک در آن سن با آنها مواجه می شود.
موضوع و ژانر کتاب
موضوع کتاب یکی دیگر از عناصر مهم انتخاب کتاب است. همانطور که هرکدام از ما کتابهای مختلفی در ژانرهای مختلف و با موضوعات مختلف داریم، و روزی به کتاب روانشناسی علاقه نشان میدهیم، یک روز داستان میخواهیم و یک روز به دنبال یک مطلب معتبر علمی میگردیم، باید این نیاز را در بچهها هم تشخیص بدهیم. مثلا اگر دنبال یک کتاب علمی میگشتیم، حتما آن را از ناشر معتبری تهیه کنیم وجود صحبت های خنده دار و لطیفه های بامزه در لابه الای گفتگوهای شخصیت مورد پسند است.
نکته مهم :
تقسیم بندی کتاب باید به گونه ای باشد که خواندن کتاب را برای کودک آسان کند. قلم و خط نوشته ای کتاب باید به چشم کودکان آشنا باشد. این نکته به فهم و شناخت بیشتر کلمات توسط کودک کمک می کند. قسمت پایانی کتاب هم بسیار مهم است. در انتها، همه مشکلات و مسائل باید حل شده باشد و کتاب پایان خوشی داشته باشد. بویژه اگر مخاطبان آن کودکان خردسال باشند.
هر کتابی پیامی دارد؟
اگر شما هم جز آن دسته از آدمها هستید که معتقدید بچهها باید حتما از کتابی که میخوانند چیزی یاد بگیرند، این چند خط برای شما نوشته شده است. هدفتان از مطالعه چیست؟ یاد گرفتن؟ لذت بردن؟ خیالپردازی کردن؟ همهی اینها؟
باید به کودکان اجازه بدهیم داستانهای خوب بخوانند. داستانهای خوب همهی اینها را باهم دارند. هرچقدر تعداد داستانهایی که میخوانیم بیشتر شود، درک ما از مسائل بالاتر میرود. آدمها را بهتر میفهمیم، انگار که هزاران زندگی را زندگی کردهایم. با داستان خواندن است که حل مساله را یاد میگیریم. با داستان خواندن است که خیالمان را پرواز میدهیم و سوار بر ابرهای لذت میشویم. پس نگران داستان خواندن بچهها نباشید، تمام چیزهایی را که قرار است یاد بگیرند و کلی بیشتر از آنچه ما تصور میکنیم، از قصهها میآموزند.
پیشنهاد :
کتاب خوب برای کودکان باید شخصیت هایی داشته باشد که بتواند در شرایط سخت قادر به تصمیم گیری درست شود. شجاعانه برای زنده ماندن و زندگی خود تلاش کرده و در تمام مراحل از اصول صحیح اخلاقی پیروی کنند
چطور کودک کتاب خوان تربیت کنیم
کتاب خواندن سن و زمان ندارد و هیچوقت برای سوق دادن بچهها به سوی کتاب زود نیست. اما در مورد کودکان نوپا، فعلاً هدف این است که به شکل غیرمستقیم عشقی همیشگی به کتاب خواندن را در آنها بپرورانیم، نه اینکه آنها را وادار کنیم قبل از دبستان، خودشان بتوانند کتابهای کودکان را کلمه به کلمه بخوانند. در این مطلب با توصیههایی جامع برای پرورش یک کودک کتابخوان آشنا شوید.
با اندیشهٔ درست شروع کنید
برخی از والدین میخواهند که تحصیلات کودکانشان بیشتر از حد معمول باشد و خیلی سریعتر از معمول و خیلی زودتر از موعد هم صورت گیرد، غافل از اینکه كودكان از طریق بازی است که بهترین شکل یادگیری را خواهند داشت، پس از همین شروع به کتاب خواندن به چشم یک فعالیت لذتبخش نگاه کنید، نه یک وظیفهٔ ناخوشایند خستهکننده که قاعدتاً هم یا فراموش میشود یا اثر خوب و مفیدش را نخواهد داشت.
عشق خودتان به کتاب را نشان دهید
بچهها همیشه از شما تقلید میکنند و این کار را دوست دارند. اگر او در گوشه و کنار خانه کتاب ببیند و بداند كه شما کتابها را دوست دارید و در اوقات فراغت یا در ساعتهایی مشخص مینشینید و کتاب میخوانید، یاد میگیرد كه كتابها برای زندگی روزمره ضروری هستند. الگوسازی برای کودک از عشق و علاقهٔ خود شما به کتابخوانی، بسیار تأثیرگذارتر از هر کار و روش دیگری برای انس کودکتان با کتاب است.
برنامهٔ روزانه برای کتابخوانی داشته باشید
معین کردن ساعتی مشخص برای کتاب خواندن، روال روتین خوشایندی ایجاد میکند که کودکان بسیار دوست دارند. به همین دلیل، داستان خواندن قبل از خواب، همیشه یک کار محبوب بین بچهها بوده است. اما فراموش نکنید که بسیاری از رویدادهای روزانهٔ دیگر نیز فرصتهای خوبی برای کتاب خواندن فراهم میکنند.
سنت کتاب خواندن را با یک داستان مخصوص وقت صبحانه، یک داستان مخصوص وقت حمام یا داستانی مخصوص زمان بازگشت از خانهٔ مادربزرگ شروع کنید. برخی از کودکان نوپا و بچههای بزرگتر که خواب سنگینی دارند، میتوانند روز خود را خیلی بهتر شروع کنند اگر والدینشان به جای اینکه آنها را کشانکشان از تخت بیرون بیاورند، با کتاب خواندن بیدارشان کنند.
از کتابها برای ایجاد پیوند با کودک استفاده کنید
فعلاً هدف از کتاب خواندن، تلفظ و خواندن دقیق کلمات نیست. در این سن، هدف از کتاب خواندن علاقه پیدا کردن به تعامل با مادر و پدر یا شخص مراقب کودک است. وقتی درحالیکه برای کودکتان کتاب میخوانید، او روی پای شما یا در آغوشتان باشد، کودکتان فقط از کتاب لذت نمیبرد، بلکه از امنیت و توجه کامل شما نیز برخوردار میشود.
کتابهایی متناسب با سن کودک انتخاب کنید
کودکان نوپا عاشق کتابهای مقوایی، کتابهای ضدآب مخصوص حمام و کتابهای نقش برجسته هستند؛ کلاً هر نوع کتابی که بتوانند به راحتی در دست نگه دارند و به تنهایی با آن بازی کنند. آنها عاشق کتابهایی همراه با تصاویر روشن، واضح و واقعگرایانه هستند و البته شعرهای آهنگین و قافیهدار را نیز بسیار دوست دارند.
اما این بدان معنا نیست که کودک دو سالهٔ شما از کتاب داستانهایی که برادر بزرگش انتخاب میکند خوشش نمیآید، چون این موضوعی است که نمیتوانید از قبل بدانید ولی چیزی که الان باید از آن مطمئن شوید این است که او به کتابهای سادهتر نیز دسترسی داشته باشد.
کتاب خواندن را به یک تفریح تبدیل کنید
هنگام کتاب خواندن برای کودکتان کمرویی و خویشتنداری خود را فراموش کنید و مثل خرس کتاب قصه خُرخُر کنید و مثل یک موش زبل جیغ بکشید. بچهها به همان اندازهٔ بزرگسالان نمایش دوست دارند، بنابراین و دور از تصور شما، یک کودک نوپا ممکن است خیلی هم دوست داشته باشد که وانمود کند گرگ ترسناک قصهٔ شنگول و منگول است! او را به این اجراها تشویق کنید، حتی اگر این کارتان خواندن داستان را کند میکند. اگر فرزندتان فعالانه در کتاب خواندن شرکت کند، بهرهٔ بیشتری از داستان میبرد.
کتابهایی با موضوعات مورد علاقهاش انتخاب کنید
کتابهایی در مورد فعالیتهای مورد علاقهٔ کودکتان انتخاب کنید. مثلاً اگر کودکتان شنا، توپبازی یا حیوانات مختلف را دوست دارد، کتابهایی با این موضوعات برایش تهیه کنید. اگر هم کارتونی آموزنده و مناسب سن کودکتان وجود دارد که او عاشق شخصیت آن است، میتوانید خواندن کتابهایی دربارهٔ شخصیتهای آن کارتون را نیز امتحان کنید.
سرنخ علایق کودکتان را دنبال کنید، اما قبل از اینکه در مورد آنها نتیجهگیری کنید، ابتدا طیف گستردهای از کتابها را امتحان کنید، چون این امکان وجود دارد که دختر کوچکتان که عاشق بازی کردن با عروسکش است، دوست داشته باشد که کتاب قصهای در مورد پرستارها و آتشنشانها یا کتابی غیرداستانی در مورد حیوانات را بارها و بارها بشنود.
در مورد آنچه میخوانید صحبت کنید
کودکان وقتی کلمات را زیاد میشنوند راحتتر آنها را یاد میگیرند. پس هنگام پیادهروی، حین بازی و هر وقت میتوانید با کودک گفتوگوهایی دربارهٔ کتابها داشته باشید. با او صحبت کنید و از استفاده از کلمات و عبارات پیچیده نترسید.
سؤال پرسیدن و توضیح دادن فرزندتان را تشویق کنید. کودکان نوپا کنجکاوند و از همه چیز جهان شگفتزده میشوند، بنابراین در تلاش کردن برای کشف و کنکاش علایقش تردید نکنید.
بارها و بارها بخوانید
«تکرار» ویژگی مشخصهٔ سالهای نوپایی است. پس اگر در تمام ماه گذشته، هر شب مثلاً کتاب «موش زرنگ» را خواندهاید و کودکتان هنوز هم میخواهد دوباره آن را بشنود، باز هم آن را برایش بخوانید.
دلیل اینکه بچهها دوست دارند یک داستان را بارها و بارها بشنوند این است که آنها تشنه و شیفتهٔ یاد گرفتن هستند. به زودی متوجه میشوید که کودک نوپایتان هم واژگان محبوب خود را حفظ کرده و هم مشتاق است که خودش آنها را تکرار کند که هر دوی اینها نشانهٔ افزایش آمادگی او برای کتاب خواندن است.
زمان تماشای نمایشگرها را به حداقل برسانید
استفاده از تبلت، موبایل، لپتاپ، تماشای تلویزیون و دیگر مانیتورها کاری منفعلانه و یکطرفه است. به همین دلیل، پزشکان توصیه میکنند تا وقتی کودکان حداقل ۱۸ ماهه باشند به آنها اجازهٔ تماشای تلویزیون یا بازی با اپلیکشینها و بازیهای دیجیتال را ندهید.
آنها همچنین به والدین تأکید میکنند که زمان تماشای رسانهها و کار با نمایشگرها برای بچههای بین دو تا پنج سال را به فقط یک ساعت در روز محدود کنند و بعد از آن هم همچنان به شکل پایداری محدودیتهایی برای زمان تماشای نمایشگرها ایجاد کنند.
کتابهای دیجیتال، چه کتابهای الکترونیکی ساده و چه اپلیکشینهای تعاملی کتاب داستان میتوانند یک سرگرمی گهگاه باشند، اما آنها هم برای کودکان و هم بزرگسالان حواسپرتی ایجاد میکنند. محققان دریافتهاند که والدین و فرزندان هنگام خواندن یا شنیدن کتاب الکترونیکی سؤالات کمتری میپرسند و کودکان مشکل بیشتری در دنبال کردن داستان دارند. پس بهترین کار این است که به خواندن و استفاده از کتابهای کاغذی پایبند بمانید.
کودکان از طریق تعامل با دیگران بهتر یاد میگیرند. بنابراین، مغز فرزندتان را با بازیهای بدون سیم و بدون نمایشگر تقویت کنید. کتاب خواندن با فرزندتان و انجام سایر فعالیتهای تعاملی و بدون چارچوب مؤثرترین راه برای رشد دادن مهارتهای استدلالی فرزندتان است و به او میآموزد که خلاقانه فکر کند.
کودک را به یک کتابخانه ببرید
کودکان اغلب داستانخوانی در یک کتابخانهٔ بزرگتر مخصوص بچهها را هم دوست دارند و برای کودکان نوپا این یک ماجراجویی شگفتانگیز و بزرگ است. پس بچهها را با این فضاهای عمومی مخصوص کودکان نیز آشنا کنید.
قصهگویی را به بخشی از زندگی تبدیل کنید
وقتی سر میز شام یا با کودکتان در حمام مشغول شستوشویش هستید، برایش قصه بگویید. مثلاً داستانهای کلاسیک قدیمی و حکایات مربوط به دوران کودکی خودتان، یا داستانهایی که کودکتان را به عنوان شخصیت اصلی داستان معرفی میکند. از نقاشیهای کودک یا عکسهای محبوب او کتابی تهیه کنید و در مورد آنها قصهای بسازید یا از او بخواهید که ماجرای عکسها را برایتان تعریف کند.
در همه جا به کلمات اشاره کنید
در همه جا میتوانید به فرزندتان نشان دهید که کلمات بخش مهمی از زندگی ما هستند. به عنوان مثال، حتی کمسنترین کودکان نوپا نیز به سرعت یاد میگیرند که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی میگوید: «توقف»! بعضی از والدین نیز روی اشیای خانه برچسب میزنند، مثلاً روی قفسههای مرتبط، برچسب لگوها، عروسکها و سایر اسباببازیها را میچسبانند.
اگر فرزند شما به مهدکودک یا پیشدبستانی میرود، هر روز یادداشتی روی ظرف ناهار او بچسبانید، حتی اگر هنوز نتواند کلمهٔ گربه را بخواند، دیدن این کلمه روی یک تکه کاغذ، به همراه نقاشی یا برچسبی از یک بچه گربهٔ بامزه، یکی از بهترین بخشهای آن روزش خواهد بود. اگر این کار به نظرتان خیلی پیچیده به نظر میرسد، کشیدن یک قلب یا شکلکهای خندان و عبارت «دوستت دارم» را امتحان کنید.
با کتاب خواندن به او پاداش ندهید
بهتر است از ساعت داستانخوانی به عنوان پاداش استفاده نکنید. برای مثال، به فرزندتان نگویید که اگر شامش را تا آخر بخورد برایش داستان میخوانید. وقتی کتاب خواندن با ماجرای پاداش و تنبیه ارتباط داده میشود، دیگر تجربهٔ مثبتی نخواهد بود. به جایش، زمانهای مناسبتری برای کتاب خواندن انتخاب کنید، مثلاً زمانی که میخواهید کودکتان قبل از چرت روزش آرام بگیرد.
منابع:
کتاب رفتاردرمانی کودک
صدف کاظمی
مهشید چوبکیان