فواید کتابخوانی برای کودکان
رشد مهارت اجتماعی (دیدن، شنیدن ، گوش دادن)
قصه ها و تصاویر از دیرباز سینه به سینه منتقل شده اند. هر کودک به نوبه خود نظری متفاوت درباره اسباب بازی ها، حیوانات و پرندگان مختلف دارد. با مطالعه کتاب می توانید به پیشرفت او و تعداد واژگان جدیدی که برای تفکر، احساس و بیان احساسات استفاده می کند، پی ببرید.
برخی از مادران در دوران بارداری برای جنین قصه و شعر میخوانند. شاید عجیب باشد اما حتی مهم نیست برای جنین چه چیزی میخوانید. همین که آنها را مخاطب قرار میدهید کافی است تا ارتباط عاطفی شما با جنین شکل بگیرد. نوزادان صفر تا دو ماهه به شنیدههای قبل از تولدشان واکنش نشان می دهند. نوپایان بین چهار تا هشت ماهگی دیگر رنگها و جزییات را به روشنی میبینند. در این هنگام وقتی برایشان با صدای بلند کتاب میخوانید نگاهتان میکنند. زمانی که برایشان ادا در میآورید و چهرهتان را متناسب با داستان تغییر میدهید به اجزای صورت و بدنتان دقت میکنند. به این ترتیب بچهها با زبان بدن آشنا میشوند و میآموزند چگونه احساسات و حالات چهرهشان را کمکم با هم هماهنگ کنند. وقتی بزرگتر شوند برای درک احساسات دیگران هم به زبان بدن آنها نیز بیشتر توجه خواهند کرد.
وقتی برای نوزادان و نوپایان قصه و شعر کودکانه میخوانیم، توجه آنها را به موضوعی جلب میکنیم که برایشان ناشناخته است. وقتی لحن مان را در اجرای قصهها تغییر میدهیم، آنها میتوانند برای مدت قابل توجهی به صدای ما گوش کنند و به این ترتیب مهارت «شنیدن» را تمرین کنند. بچههایی که در سالهای ابتدای زندگیشان قصههای کودکانهی بیشتری شنیده باشند در سالهای بعد راحتتر میتوانند حرفهای دیگران را گوش کنند و تفاوت «شنیدن» و «گوش دادن» را درک کنند.
در واقع شنیدن امری غیر ارادی است، زمانی که امواج صوت به گوشهای ما میرسد. اما گوش دادن، تحلیل، تفسیر، به خاطر سپردن و تمرکز بر چیزهایی است که آنها را میشنویم. بهتر است در خردسالی شنیدن را تمرین کنیم تا شنوندههای خوبی باشیم که بتوانیم در آینده به حرفهای خودمان و دیگران گوش کنیم. خواندن قصهی کودکانه یکی از راههای تقویت این دو مهارت است.
افزایش مهارت شناختی و آشنایی با علائم و تصاویر
مدتها قبل از اینکه کودک شروع به صحبت کند، با گوش دادن به داستانهایی که برایش خوانده اید، اطلاعات زیادی در مورد زبان بدست می آورد که به هنگام شروع آموزش رسمی در مدرسه بسیار مفید خواهد بود.
کودکان تقریباً از ده ماهگی می آموزند که چگونه کتاب را ورق بزنند و به کلمات جدید گوش فرا دهند. پس از مدتی، مهارت خواندن از راست به چپ نیز به آموخته های آنان اضافه می شود. کودکان حدود یکساله با گوش سپردن به قصه های شبانه مهارت حل مسئله را یاد می گیرند.
اگر کتابهای بچهها را با دقت نگاه کنید، کتابهای تصویری معمولا برای سنین تا پیش از دبستان بسیار جذاب هستند. تصاویر کتابهای با کیفیت در این ژانر، معمولا پر از جزییات ناب و بکر است. در این نوع از قصهی کودکانه چیزهای زیادی برای کشف در تصاویر وجود دارد که باعث میشود بچهها در مورد دنیای اطرافشان نیز کنجکاوتر شوند. در برخی از کتابهای تصویری تعداد اندکی جمله و کلمه هم وجود دارد. گاهی این عبارتها و کلمهها با ابعاد بزرگتری نسبت به بقیه متن نوشته شده: آواهایی مانند «آخ»، «بومب»، «شترق»، اعداد و چیزهایی شبیه به اینها. بچهها شکل نوشتاری این کلمهها را به خاطر میسپارند و این موضوع بعدها در یادگیری خواندن و نوشتن به کمکشان میآید.
تقویت مهارت زبان آموزی و ارتباط و گسترش دایره لغت
گاهی وقتها از خودم میپرسم ، چطور حرف زدن به زبان فارسی را آموختم بی آنکه چیزی دربارهی دستور زبانش بدانم؟ احتمالا کار آسانی نبوده اما عبارت «در محیط خیلی زودتر زبان یاد میگیری» در ذهنم چراغ میزند. در مورد یادگرفتن زبان مادری هم این حرف، حرف بیراهی نیست. از آنجایی که بخشی از زبانآموزی از طریق شنیدن و گوش دادن (حرف زدن دیگران با هم یا با خود فرد) اتفاق میافتد، شنیدن قصههای کودکانه هم به بچهها کمک میکند تا بتوانند به مکالمه در زبانی ناشناخته مسلط شوند و چیزهایی مرتبط با دستور و ساختار زبان نیز به گوششان بخورد. اینها در قالب قصههایی میشوند که برای گروهی سنیشان مناسب است، پس زبانآموزی برایشان راحتتر هم میشود.
برای نمونه در قصههای کودکانه، گاهی جملاتی با الگوهای زبانی مشابه دائم تکرار میشوند. مثلا میگوییم : «کلاغ کجاست؟»، «کلاغ نزدیک لانهاش است؟»، «کلاغ روی درخت نشسته است؟»، «کلاغ در لانهاش است؟» و… . شاید برای ما تکراری و حوصله سربر باشد اما خردسالان با تکرار همین پرسشهای ظاهرا ساده که دستور زبان و آهنگ مشابهای دارد بخشی از زبان را فرا میگیرند. شنیدن قصهی کودکانه به بچههای ۴ تا ۶ سال کمک میکند که داستانهای پیچیدهتری را درک کنند و برای یاد گرفتن خواندن و نوشتن در مدرسه نیز آماده شوند.
در کتابها کلمههایی میشنویم که شاید در زندگی روزمرهی ما جایی ندارند اما بخشی از زبان فارسی را تشکیل میدهند. قصه کودکانه بهترین بستر است که از طریق آن گوش بچهها با این کلمههای غیر عادی آشنا شود. ضمن این که اگر از سنین خردسالی برای بچهها کتاب خوانده باشید، کمکم فرق بین زبان گفتار و نوشتار را درک خواهند کرد. شاید نتوانند ساختارش را شناسایی کنند اما متوجه خواهند شد که زبان کتابها با زبان خانه و مهدکودک فرق دارد و آدمهای توی کتابها گاهی جور دیگری حرف میزنند. تفاوت تعداد کلمههایی که هر کودک پیش از رفتن به مدرسه شنیده، در آیندهی او تاثیر به سزایی دارد. برای ارتباط برقرارکردن با بچهها و آموزش کلمههای جدید از کتابها استفاده کنید.
همچنین قصه خوانی به افزایش مهارت های ارتباط شفاهی، توانایی گوش دادن، حافظه و مهارت های شناختی زبان در کودکان کمک می کند و راهی بسیار خوب برای تقویت دامنه لغات و ساختار جملات از سنین بسیار پائین است. با گذشت زمان و افزایش سن، کودک می آموزد که چگونه همچون بزرگسالان از طریق زبان بدن، روش های کلامی، گوش دادن و نگارش با دیگران ارتباط برقرار کند. نوزادان به مرور زمان تمامی صداهای اطراف خود را که برای صحبت به زبان مادری لازم است، می شنوند. وقتی شما برای او کتاب می خوانید او از همان ابتدای کودکی در معرض واژگان بیشتری قرار خواهد گرفت و هر چه بیشتر بخوانید، واژه ها بیشتر به گوش او می خورند.
تقویت تمرکز و تخیل
وقتی برای بچهها شعر یا قصهی کودکانه میخوانید در حقیقت از آنها دعوت میکنید تا برای مدتی به چیزی که برایشان نقل میشود توجه و سعی کنند با پیش رفتن داستان، پله به پله با آن جلو بروند. برای سر درآوردن از ماجرای قصهای که میخوانید باید تمرکز کنند و برای پیدا کردن نخ داستان باید قسمتهای پیشین را به خاطر بیاورند و آنها را مثل تکههای پازل کنار هم بچینند. با خواندن کتابهای مناسب برای گروه سنی هر کودکی به او کمک میکنید خوراک مناسبی برای تمرکز داشته باشند و چیزهایی را به خاطر بیاورد که برایش شیرین و جذاب است.
مشارکت دادن کودک در قصه های قبل از خواب، به بهترین شکل به او می آموزد که چگونه عادت بسیار مفید و سالم کتاب خواندن او را به آرامش خواهد رساند. به این ترتیب می توانید هر شب برای او کتاب بخوانید و گسترۀ توجه او را افزایش دهید.
خیلی از آدمها وقتی فیلمی را تماشا میکنند که بر اساس یک کتاب ساخته شده، حسابی توی ذوقشان میخورد. میپرسند چرا کتابش خیلی جذابتر و هیجانانگیزتر بود؟
حق با آنهاست. کتابها بخش زیادی از خلق تصاویر را بر عهدهی خودمان میگذارند. دست از سرمان بر میدارند تا دنیا را خودمان بسازیم. در کتاب برایمان خانهای گرم و نرم توصیف میشود که سقف زیرشیروانی دارد و پشت پنجرهاش برف میبارد. اما باقی قصه را ما در ذهن خودمان میبافیم. الان با خواندن همین چند جمله، در ذهن هر کدام از ما خانهی متفاوتی شکل گرفته که دیدنیست و هیچ کدام شبیه آن یکی نیست. به این میگویند قوهی تخیل و خلاقیت .
قصه کودکانه به بچهها این فضا را میدهند تا هرچه میخواهند در ذهنشان بسازند و خراب کنند. خلق قدرتهای خارقالعاده برای انسانها، لذتهای پایدار و گرههایی که به آسانی باز میشوند. خب چنین دنیایی جذاب نیست؟ صادقانه باید اعتراف کنیم که دنیای خیالانگیز قصههای کودکانه از دنیای واقعی ما خیلی زیباتر است.
باید یادآوری کنم مواردی که اینجا نوشتیم تنها چند نمونه از فایدههای خواندن قصه کودکانه با و برای کودکان بود. برای این که خودتان تجربه کنید پیشنهاد میکنم کودکی را در آغوش بگیرید و برایش کتاب بخوانید. میتوانید ساعتها دربارهی یک کتاب ساده با او حرف بزنید و از مصاحبتش لذت ببرید.
افزایش دانش
کودک وقتی بزرگ تر می شود، به افراد دیگر نگاه می کند و از آنها الهام می گیرد. کتابخوانی فرصت خوبی است تا در او نفوذ کنید و به او درس زندگی بدهید. این برای شخصیت و دانش او خوب است.
تسکین اضطراب
کتابخوانی و قصه گویی راه خوبی برای آرامش ذهن و بدن، قبل از خواب است. حتی اگر کودک بسیار برانگیخته و بیش از حد تحریک شده باشد، قصه گویی به او کمک خواهدکرد تا دل به عالمی دیگر بسپارد و تمامی اضطراب هایش را رها کند.
علاقه مندی به مطالعه
اگر هر شب در ساعت به خصوصی برای کودک کتاب بخوانید، کتابخوانی برای او تبدیل به یک عادت شده و بخشی از زندگی او خواهد شد. به تدریج از کتاب خواندن لذت می برد و دیگر لازم نیست در دوران نوجوانی یا جوانی برای شکل دهی این عادت، او را به سمت کتابخوانی هدایت کنید. بعدها کتاب خواندن دریچه ای به سوی نویسندگی پیش روی او خواهد گشود. پژوهشها نشان میدهد بچههایی که قبل از رفتن به دبستان لذت خواندن را تجربه کردهاند، در مدرسه علاقهی بیشتری به نوشتن و خواندن دارند.
نویسنده:مهشید چوبکیان