کتاب مانیفست قهرمان هر روز اثر رابین شارما

تصوری که ما از قهرمان‌ها داریم افرادی هستند که کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهند. کارهایی که انسان‌های عادی قادر به انجام آن نیستند. اعمالی مانند رفتن به یک ساختمان آتش‌گرفته و نجات جان افراد گیرافتاده یا متوقف کردن قطاری که در حال خارج شدن از ریل است. رابین شارما تعریف قهرمان بودن را در کتاب مانیفست قهرمان هر روزه تغییر می‌دهد. او افرادی را مثال می‌زند که شاید یک شغل و زندگی عادی داشته باشند اما همواره می‌توانند به یک قهرمان هرروزه در زندگی خودشان تبدیل شوند. رابین شارما برای مدت‌ها مربی موفقیت برای افراد مشهور زیادی بوده است. افرادی مانند ورزشکاران حرفه‌ای، سرآمدان کسب‌وکار و خانواده‌های سلطنتی. او همچنین سابقه کار با شرکت‌های موفقی مانند مایکروسافت و استارباکس را هم دارد. او در این کتابش از تجارب و روش‌هایی که برای موفقیت استفاده کرده حکایت کرده است.

سخنان شارما فقط الهام‌بخش نیست بلکه او در ادامه یک روش و برنامه عملی و گام‌به‌گام ارائه می‌دهد تا افراد بتوانند موفقیت شخصی و شغلی خود را چند برابر کنند و به‌نوعی به نسخه‌ای بهتر از خودشان دست یابند. او در کتاب مانیفست قهرمان هرروزه یاد می‌دهد تا چگونه کار کنید، چگونه استراحت کنید و... نویسنده برای درک بهتر مطالب، نمونه‌ای از داستان‌ها و حکایت‌هایی را نیز مطرح می‌کند. همچنین او در آخر کتاب حدود ۲۵ فیلم، کتاب یا مستنداتی که سخنانش را تائید می‌کند ارائه داده است.

رابین شارما به انسان و نبوغ‌اش بسیار خوش‌بین است اما این خوش‌بینی را در این معنا نمی‌کند که فقط باید بخواهید. او بیشتر مخاطب را تشویق می‌کند تا در زندگی به سمت اهدافش برود، ریسک کند و طعم چالش‌های جدید را بچشد. شارما به‌خوبی می‌داند که در پس این ریسک کردن‌ها احتمال دارد مخاطب شکست بخورد. نویسنده کورکورانه این‌گونه به انسان نگاه نمی‌کند که باید همیشه شاد و خوشحال باشد. بلکه خودش نیز مخالف این‌چنین ایده‌ای است. او فصل چهارم کتاب مانیفست قهرمان هر روزه را «اشکالی ندارد حالتان خوب نباشد» نام‌گذاری کرده و در آن داشتن حال بد یا نداشتن احساس خوب را دلیلی برای ضعیف بودن نمی‌داند. بلکه او معتقد است تمدن این ایده را در ذهن ما کاشته که اگر همه‌چیز رو به روال نباشد و ما شاد و خندان نباشیم مشکلی داریم. او می‌گوید تقلا، سردرگمی و شکست ویژگی‌های انسانی‌اند و نباید به آن‌ها برچسب غلط بودن یا بد بودن بزنیم. یکی از جالب‌ترین تعبیراتی که شارما به کار می‌برد مجموعه کلماتی است که سعی می‌کند تا به مخاطب بیاموزد چگونه آن‌ها را تغییر دهد. برای مثال در یکی از فصل‌های کتاب او می‌خواهد به مخاطب بیاموزد تا چگونه زنجیره گذشته را تبدیل به سوختی برای آینده بکند یا در بخشی دیگر آموزش می‌دهد که چگونه از قربانی به قهرمان و از بهانه به نتیجه تبدیل شوید.