کتاب اتلّو، نمایشنامه ای نوشته ی ویلیام شکسپیر است که در زمره ی برترین تراژدی های این نویسنده ی بزرگ قرار می گیرد. شکسپیر در این نمایشنامه به داستان ازدواجی میان اتلّو و بانویی ونیزی به نام دِزدِمونا می پردازد که در ابتدا با شور و عشقی دوطرفه آغاز می شود و درنهایت با خشم ناشی از حسادت و مرگ هایی خشونت آمیز به پایان می رسد. اتلّو و دزدمونا آنقدر با هم تفاوت دارند—تفاوت های نژادی، سنی، خاستگاهی و فرهنگی—که پایان فاجعه بار ازدواجشان خیلی هم نباید دور از انتظار باشد اما اغلب مخاطبین این نمایشنامه، احساس می کنند عشقی که میان این دو شخصیت وجود دارد، آن قدر قوی هست که بتواند بر همه ی این تفاوت ها چیره شود. اما داستان به شکل دیگری رقم می خورد و حرف ها و کارهای شخصیتی به نام یاگو، همه چیز را به هم می ریزد. یاگو از اتلّو متنفر است و تصمیم گرفته تا با نابود کردن عشق اتلّو نسبت به دزدمونا، خودِ او را نابود کند.