کتاب پرواز بر فراز آشیانه فاخته اثر کن کیزی
به آنچه بعد از آن اتفاق افتاد خوب فکر کردهام و دوباره به این فکر کردم که اگر آقای تورکل طبق نقشه مکمورفی و دو دختر را بیدار میکرد و از بخش فراری میداد، چنین میشد و چنان میشد. پرستار ممکن بود، فقط با دیدن چهرهی بیلی، تا حدودی حدس بزند که چه اتفاقی افتاده است و چه مکمورفی این اطراف بود یا نبود پرستار کار خودش را میکرد. و بیلی هم کار خودش را میکرد و مکمورفی هم از جریان باخبر میشد و برمیگشت.
مکمورفی برمیگشت به بیمارستان، چون دیگر نمیتوانست بیرون بیمارستان بنشیند و در کارسونسیتی یا رنو یا جاهای دیگر پوکر بازی کند و بگذارد پرستار درست جلوی چشم او آخرین حرکتش را انجام دهد و بازی را تمام کند. انگار مکمورفی امضا داده بود تا بازی را به آخر برساند و هیچ راه فراری هم از این قرارداد نداشت.
بهمحض اینکه از تختخوابهایمان بیرون آمدیم و دور بخش حلقه زدیم، جریانی که در بخش پیش آمده بود زمزهکنان در کل بخش پخش شد. یکی از کسانی که دیشب در جمع ما نبود پرسید: «اونا چی داشتن؟» «یه نشمه؟ توی خوابگاه؟ خدای من!» دیگران به او گفتند که نهتنها نشمه که نوشیدنی هم بوده است. مکمورفی قصد داشت پیش از آنکه کارکنان شیفت صبح بیایند، دختر را بیرون بفرستد، ولی از خواب بیدار نشده بود. «این چه حرف چرتیه داری به ما میگی؟» هیچ حرف چرتی در کار نیست، من خودم آن جا بودم.
وزن | 391 گرم |
قطع | رقعی |
تعداد صفحه | 371 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | کن کیزی |
مترجم | حسین کاظمی یزدی |
ناشر | کتاب سرای نیک |
تعداد جلد | |
موضوع | رمان غیرفارسی |
مناسب برای | بزرگسال |
شابک | 9789642953882 |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد