کتاب نفرین زمین اثر جلال آل احمد

جلال آل احمد در کتاب نفرین زمین که یکی از خواندنی‌ترین آثارش محسوب می‌شود، ورود مدرنیته به ایران را روایت می‌کند.
20%
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:
155,000
124,000 تومان

کتاب حاضر رمانی اجتماعی و سیاسی از زندگی مردم روستایی است که معلم این دِه در طول نُه ماه به‌صورت شبه‌خاطرات روایت می‌کند. جلال در این رمان به مسأله ارباب‌رعیتی یا سیستم فئودالیته روستایی می‌پردازد و مشکلاتی که مردم روستاها در روزگار خود او با آن دست به گریبانند را نقد می‌کند. ین رمان نیز مانند دیگر نوشته‌های جلال آل‌احمد داستانی گزارش‌گونه و انتقادی از وضعیت سیاسی و اجتماعی روزگارش است که این‌بار در قالب نُه ماه از زندگی یک معلم در روستایی محروم بازمی‌نماید. با آنکه موضوع داستان چندان تازگی ندارد و در آن از حوادث هیجان‌انگیز خبری نیست و تنها روند آرام و زندگی ساده روستاییان را بازمی‌گوید؛ اما شیوه گزارش‌نویسی جلال، خواننده را تا پایان کتاب با خود می‌کشد و خواننده با اشتیاق تا پایان داستان را دنبال می‌کند.

به طور کلی نثر آل احمد نثری است شتابزده، کوتاه، تاثیرگذار و در نهایت کوتاهی و اختصار.

اغلب نوشته‌هایش به گونه‌ای است که خواننده می‌تواند تصور کند، نویسنده هم اکنون در برابرش نشسته و سخنان خود را بیان می‌کند. آل احمد در شکستن برخی از سنت‌های ادبی و قواعد دستور زبان فارسی شجاعتی کم‌نظیر داشت و این ویژگی در نامه‌های او به اوج می‌رسد.

آثار جلال آل احمد به طور کلی می‌توان در پنج مقوله یا موضوع طبقه‌بندی کرد:

  • قصه و داستان
  • مشاهدات و سفرنامه
  • مقالات
  • ترجمه
  • خاطرات و نامه‌ها
  • چه خوب شد که مرده‌شورخانه را ساختیم، وگرنه با این سرمای خشک و طولانی، و این مرگ و میر زمستانه حسابی درمی‌ماندیم. یعنی پیش از این چه می‌کرده‌اند، با این جوی وسط ده که شب‌ها یک‌ سره یخ می‌بندد... یعنی از مظهر قنات تا وسط‌های آبادی آب هنوز به آن اندازه گرما و حرکت دارد، یا به آن اندازه در پناه دیوار‌ها هست، که پای درخت‌ها برسد و از زیر پل‌های چوبی بگذرد. اما به میدان‌ گاهی که رسید و جریانش آرام شد و سوز سطح آب را بی‌واسطه لمس کرد، یخ می‌بندد و صبح تماشایی دارد سرسره بازی بچه‌ها بر صفۀ پت و پهنی از یخ، که اطراف جوی را می‌گیرد. می‌دانستم که زمستان دهات بیشتر فصل مرگ و میر پیرهاست. از جاهای دیگر تجربه داشتم، اما یادم نبود که هرجایی حکمی دارد و عادتی. جاهای دیگر یا دهات مرطوب شمالی بود یا وسط جلگه. اما این‌جا دهی است در دامنۀ کوهی و سوزگیر و چه سوزی!

    انگار چاقو توی صورت می‌زند، یا شلاق و چه عقلی کردم که این ریش و پشم را ول کردم. حالا دیگر یک شولا کم دارم تا جای هر کدام از دهاتی‌ها بگیرندم و راستش این مرگ و میر حسابی به فکرم برده، شاید در شهرها هم زمستان مرگ و میر بیشتری داشته باشد. توجه نکرده‌ام، اما مرگ و میر در شهرها کم‌کم دارد از صورت یک امر آسمانی درمی‌آید. یعنی دست‌ کم رابطه‌اش را با آن قسمت از امور سماوی بریده که فصل‌ها باشد، یا سرمای زیاد، ‌یا سوز زننده، ‌یا گرمای کشنده و به جایش ربط پیدا کرده با خوراک و رانندگی و چاقوکشی و تریاک و گلوله و از این قبیل... و به هر صورت دیگر در شهرها کمتر می‌توان گناه مرگ را به گردن عزرائیل انداخت. آن‌جاها اجل معلق، جای اجل محتوم را گرفته و نکند به همین دلیل در شهرها اعتقاد به عالم ماورا کمتر است؟ آخر وقتی مرگ را در گرد نرم درون یک کپسول نیم سانتی‌متری از دواخانه بتوان خرید، یا در فشردگی کوتاه و سنگین یک گلوله حبس کرد، دیگر چه احتیاجی به آن عزرائیل عهد بوق که عین یک مأمور شکنجه هنوز هم می‌خواهد جان آدم را از سر ناخن‌ها بکشد بیرون؟

وزن 241 گرم
قطع وزیری
تعداد صفحه 264
نوع جلد شومیز
نویسنده جلال آل احمد
ناشر مصدق
تعداد جلد
موضوع رمان فارسی
مناسب برای بزرگسال
شابک 9786007436462
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد