کتاب آسیاب کنار فلوس اثر جورج الیوت

جورج الیوت در رمان بلند و زیبای آسیاب کنار فلوس داستانی از روابط خانواده، دوره‌ی کودکی، عشق و شایعه‌پراکنی روایت می‌کند.
20%
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:
375,000
300,000 تومان

ماگی و تام خواهر و برادری هستند که پدرشان آقای تالیور، صاحب آسیاب و مزرعه‌ی کنار فلوس است. ماگی دختری باهوش، مهربان و با استعداد است که همیشه از برادر خود حمایت می‌کند. اما تام برادر بزرگ‍تر برخلاف ماگی، پسری زودرنج و سخت‌گیر است که زود عصبانی می‌شود، تام فرزند مورد علاقه‌ی مادر است چرا که مادر معتقد است ماگی دختری سربه هوا و دردسرساز است. سال‌ها بعد زمانی که آقای تالیور ورشکست می‌شود. ماگی عاشق پسری به نام فیلیپ می‌شود. تام با ازدواج ماگی و فیلیپ مخالفت می‌کند چون فیلیپ پسر مردی است که پدرشان به خاطر اختلاف با او ورشکست شده است به همین دلیل ماگی ناچار می‌شود از عشق خود دست بکشد. اوج داستان از زمانی شروع می‌شود که مدتی بعد ماگی به دیدن دخترخاله‌ی ثروتمندش و نامزد او می‌رود. اما این دیدار مشکلاتی را برای ماگی به وجود می‌آورد که باعث طرد و منزوی شدن او در خانواده و جامعه می‌شود  و در آخر پایانی تلخ برای او رقم می‌خورد.

 آقای تالیور یکی دو دقیقه ای درنگ کرد، سپس هر دو دستش را در جیبهای شلوار فرو برد، تو گویی امیدوار بود رهنمودی در این باره از آن ناحیه به دست آورد. 

 دشتی گسترده، آن جا که فلوس گسترنده شتابان از میان کرانه های سبزش به جانب دریا پیش می رود و خیزاب زیبا، که به پیشبازش شتافته است، وی را با شور در آغوش می گیرد و از شتابش می کاهد. بر این جریان نیرومند کشتی های سیاه روانند، کشتی های سنگین از الوارهای خوشبوی کاج، کیسه های پر از دانه های روغنی، یا زغال سیاه و رخشنده. مقصد این محصولات شهر «سنت اوگز» است که بامهای کهنسال و سرخ و شیار شیار و شیروانی های وسیع انبارهایش را در میان پشته ای پوشیده از درخت و کناره رود به تماشا می گذارد، در حالی که پرتو نگاه گذرای خورشید زمستانی ته رنگی ارغوانی به آب می بخشد. در دوردست، از هر سو، مرغزارهای شاداب گسترده است، با قطعاتی از خاک سیاه که برای افشاندن بذر نباتات درشت برگ آماده شده اند، یا از هم اکنون کشت نباتات نازک برگ پائیزی ته رنگی بدانها به وام داده است. بازمانده کومه های زرین کندوهای عسل سال پیش هنوز در فواصل بین خاربست ها به چشم می خورند، و همه جا، جای جای، درختانی این خاربست ها را آراسته اند.
وزن 673 گرم
قطع رقعی
تعداد صفحه 628
نوع جلد سخت
نویسنده جورج الیوت
مترجم ابراهیم یونسی
ناشر نگاه
تعداد جلد
موضوع رمان غیرفارسی
مناسب برای بزرگسال
شابک 9789646736412
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد