کتاب دو برج اثر جی. آر. آر تالکین

کتاب دو برج، دومین جلد از مجموعه ارباب حلقه‌هاست که کتاب سوم و چهارم آن را شامل می‌شود. این کتاب به ادامه سفر یاران حلقه می‌پردازد.
20%
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:
0 عدد باقی مانده
ناموجود

کتاب دو برج، دومین جلد از مجموعه ارباب حلقه‌هاست که کتاب سوم و چهارم آن را شامل می‌شود. این کتاب به ادامه سفر یاران حلقه می‌پردازد. در قسمت اول رمان ارباب حلقه‌ها، یاران حلقه برای نابود کردن حلقه وارد قلمرو سائورون می‌شوند. اما در این میان گروه از هم فروپاشیده و گاندالف نیز کشته می‌شود. رمان دو برج بعد از فروپاشی یاران حلقه را روایت می‌‌کند. کتاب سوم به جستجوی آراگورن، لگولاس و گیملی برای پیدا کردن پیپین و مری که اسیر اورک‌ها هستند می‌پردازد. آراگورن متوجه می‌شود که برومیر (تنها انسان گروه) در نبرد با «ارک‌ها» مرده است و مری و پیپین نیز اسیر شده‌اند. آن‌ها پس از چهار روز جستجوی مداوم، با سواران «روهان» مواجه می‌شوند. میان آن‌ها گفتگویی برقرار می‌شود و مشخص می‌شود که ای‌یومر و سوارانش، شب قبل ارک‌ها را در آستانه‌‌ی جنگل از بین برده و همه‌شان را کشته‌اند. با این‌حال مطمئن نیست که آیا هابیت‌ها نیز در میان سربازان ارک‌ها کشته‌باشند یا خیر. سپس برای کمک به یاران حلقه، اسب‌هایی به آن‌ها می‌دهد تا سریع‌تر بتوانند به جستجوی مری و پیپین بپردازند. کتاب چهارم اما به ادامه سفر فرودو به همراه دوستش سام به موردور پرداخته است. دو برج از نظر بازه زمانی هم‌زمان با داستان یاران حلقه‌ اتفاق می‌افتد نه‌ به‌صورت متوالی. در این رمان تالکین ماجرای فروپاشی یاران حلقه از همدیگر را برای ما شرح می‌دهد.

حدود یک مایل آن طرف‌تر از پارت گالن، در یک محوطه بی‌درخت کوچک نه چندان دور از دریاچه، بورومیر را پیدا کرد. نشسته و پشتش را به تنه درختی عظیم تکیه داده بود، و انگار که داشت استراحت می‌کرد. اما آراگورن دید که تیرهای پرسیاه بسیاری تنش را سوراخ کرده است؛ هنوز شمشیرش را به دست داشت، اما تیغه آن از نزدیک قبضه شکسته بود؛ شاخش دو تکه شده و کنارش افتاده بود. تعداد زیادی از اورکها کشته و گرداگرد او و زیر پایش گبه شده بودند.

آراگورن در کنار او زانو زد، بورومیر چشمانش را باز کرد و کوشید سخن بگوید. سرانجام کلمات آهسته بیرون آمدند، گفت: «سعی کردم که حلقه را از فرودو بگیرم، متأسفم تاوانش را پرداختم.» نگاهش روی دشمنانی که به خاک افکنده بود، سرگردان ماند؛ دست‌کم بیست تن بودند، آنها را بردند: هافلینگها را: اورکها آنها را بردند، فکر نمی‌کنم مرده باشند، اورک‌ها اسیرشان کردند.» مکث کرد و چشمانش از خستگی بسته شد. پس از لحظه‌ای دوباره به حرف آمد.

وزن 500 گرم
قطع پالتویی
تعداد صفحه 683
نوع جلد سخت
نویسنده جی. آر. آر تالکین
مترجم رضا علیزاده
ناشر روزنه
تعداد جلد 1
موضوع رمان غیرفارسی
مناسب برای بزرگسال
شابک 9786223341398
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد