کتاب شوهر آهوخانم اثر علی محمد افغانی
جلد سخت
از روی استفهام و با چشمانی اندک گرد شده به نقره نگاه کرد. مثل آنکه بپرسد: این زن کیست همراه او؟ خیر است انشالله. اما نگاه زن همسایه نیز کمتر از او تعجب انگیز نبود. یک حس باطنی و ناخودآگاه خانم خانه را از ماجرایی ناخوشایند یا لحظههای شوم با خبر کرد. به سرعت برنجش را گرم و کارها را گرد آوری کرد. دستها را با حوله پاک کرد تا نزد شوهرش برود ببیند آن زن کیست؟ غریبه است یا آشنا؟ مسافر است یا مهمان؟
چکاره و چه پیشه است و در هر حال وظیفهی مهمان داری خود را که کدبانوی خانه بود آنطور که باید انجام دهد. نقره در پناه دیوار دزدانه خود را به زیر زمین رساند. خود سید میران پیش از آنکه زنش از در آشپزخانه خارج شود آنجا ظاهر شد:
این آبدار خانه کلیدش کجاست؟ او رنگش تغییر کرده بود. از چشمهای آهو پرهیز مینمود و هنگام گفتن این کلمات دو سه بار ابرویش پرید.
آهو با عجله به اتاق نشیمن رفت، دست کلید کوچکی رو از گًل میخه برداشت و مطیعانه به او داد: با اتاق آبدار خانه چی کار داری؟ این زن همراه تو کی بود؟
مرد در حالی که پایش را برای پاک کردن گل کفش به چوب در آشپزخانه میمالید، بیآنکه یاری نگاه در چشمان زنش داشته باشه گفت:
یکی از بندگان فراوان خدا. یک عترت ویلان مانده و بی پناه از شوهرش طلاق گرفته و چون جا و مکانی زیر سر ندارد دو سه شبی اینجا مهمان توست، تا بعد چه پیش آید. شوهر یا کسانش برای بردنش خواهند آمد. زن ساده دلم از روی غمخواری ندا داد: اه، واه بنده خدا، اسمش چیست؟ زن کیست؟ آیا من خود او یا شوهرش را دیده بودم؟ نکند زن حاجی ملایری خمیرگیر دکان است که میگفتی دائماً با هم در کشمکش طلاقن و به علت آنکه شوهرش به او خرجی نمیدهد از تو خواهش کرد بود چیزی از مزدش را همیشه پیش خودت نگاه داری و هفته به هفته به او بدهی؟
وزن | 785 گرم |
قطع | رقعی |
تعداد صفحه | 800 |
نوع جلد | سخت |
نویسنده | علی محمد افغانی |
ناشر | نگاه |
تعداد جلد | |
موضوع | رمان فارسی |
مناسب برای | بزرگسال |
شابک | 9789643511104 |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد