کتاب نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران ( از مشروطه تا کنون) اثر احمد سیف
نه فقط اقتصاد ایران در آن سالها اقتصادی بود بهواقع ورشکسته و بیحال و بیرمق، بلکه از آن مهمتر نظام و اندیشه سیاسی و و ارزشگزاری ملی هم به گونهای بود که بیشتر مُبلّغ دلالی و دلالمسلکی بود و تولید را برنمیتابید. به نظر من، علت این امر نیز مثل بسیاری دیگر از مصائب و بیماریهای اجتماعی و اقتصادی ما به حاکمیت نظام خودکامه برمیگشت. در نظامی که قانونش قانونگریزی باشد، جان و مال همیشه در معرض تهاجم است و «معقولانه» است که مال هم عمدتاً «منقول» باشد تا در صورت نیاز بتوان آن را مخفی کرد و از دسترس عاملان استبداد مصون داشت. اگرچه تردیدی نیست که عوامل خارجی نیز در توسعهنیافتگی اقتصادی جامعه ما بهقدر خویش مقصر بودند، ولی عامل اصلی و اساسی همین نظام سیاسی بود که به زیرساختهای اقتصادی اجازه شکوفایی نمیداد.
اقتصاد، چه در ایران و چه در هر جای دیگر، بدون تولید نمیتوانست (و نمیتواند) به شکوفایی برسد و این نیز مقولهای پیچیده نیست. مشکلات اقتصادی اگرچه جامعه را به فقر میبُرد، ولی در عین حال برای مستبدان حاکم هم این پیامد را داشت که دیگر نمیتوانستند ارگانهای حفظ حاکمیت خویش را آماده و گوش به زنگ نگاه دارند. از سویی، مردم بهاصطلاح جریتر شده بودند و از سوی دیگر، سرباز و ارتشی نبود یا امکانات کافی برای مقابله (در واقع سرکوب) وجود نداشت. اگرچه گاه میشنویم و میخوانیم که مشروطیت پس از به چوب بستن تاجران قند آغاز شد، ولی این روایت مسائل را زیادی ساده میکند. این بزرگواران آنگونه سخن میگویند که انگار نخستین بار بود که کسی را در ایران به چوب میبستند! اگر این راویت درست باشد، به چوب بستن تاجران قند از قتل ناجوانمردانه امیرکبیر مهمتر نبود، ولی قتل امیر را جامعه ایرانی ما برتافت و حتی اجازه داد قاتل او نزدیک به ۵۰ سال بر مملکت حکمرانی مطلق داشته باشد و بهواقع فعال مایشاء جان و مال مردم باشد.
پاسخ استبداد ناصرالدین شاهی به بحران اقتصادی نوعی برنامه «تعدیل اقتصادی» بود که به صورت «خصوصیسازی بدوی» و «استقراض خارجی» جلوه گر شد. از سویی، دولت به فروش زمینهای خالصه دست زد و از سوی دیگر، امینالسلطان که برای مدتی طولانی همهکاره آن حکومت بود از هر کسی که توانست مبلغی قرض گرفت و همین سیاست را به عصر مظفرالدین شاه نیز دنبال کرد. اینکه دقیقاً با آن منابع چه کردند به گفتار کنونی ما چندان مربوط نیست، ولی این نکته بدیهی را میتوان گفت که آن پولها برای بهبود وضعیت اقتصادی به مصرف نرسید. در نتیجه «خصوصیسازیِ» زمین به عصر ناصرالدین شاه و جانشینش، برای نخستین بار در تاریخ معاصر ایران طبقه زمینداری شکل گرفت که بر خلاف گذشته زمین را مثل هر متاع دیگر در بازار خریده بود و مالکیت یا تصرفش بر زمین دیگر مدیون «عطایای ملوکانه» نبود. قدرتهای استعماری هم در همه طول قرن کوشیدند «سیاستهای دروازه باز» را بر اقتصاد ایران تحمیل کنند. پیامد تداوم این سیاست نیز پدیدار شدن نوعی «بورژوازی تجارتی» بود که بهطور عمده به دلالی اشتغال داشت و در توزیع فراوردهها فعالیت میکرد. برای مثال، از انگلیس منسوجات وارد میکرد و در عوض، تریاک ایران را به چین میفرستاد یا به اروپا و امریکا قالی صادر میکرد.
وزن | 251 گرم |
قطع | وزیری |
تعداد صفحه | 256 |
نوع جلد | شومیز |
تعداد جلد | |
ناشر | کرگدن |
موضوع | اقتصاد |
مناسب برای | بزرگسال |
شابک | 9786009739981 |
نویسنده | احمد سیف |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد