کتاب عشق و تنهایی اثر کریشنا مورتی

کتاب عشق و تنهایی اثر کریشنا مورتی از انتشارات قطره
20%
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:
0 عدد باقی مانده
ناموجود

ذهنی که آزاد گشته و به ورای احساس رنج و اندوه رفته از هرگونه آزار و ضربه دیدن مصون خواهد ماند و در هیچ شرایطی هیچ ضربه‌ای نمی‌تواند بر او وارد بشود و اثر بگذارد.بر چنان هستی آزاد و فارغی نه مداهنه و تملق اثر می گذارد و نه نیش و ضربه،هیچ چیز نمی تواند بر آن ذهن اثر گذار باشد و البته این بدان معنا نیست که چنان ذهنی یک دیوار دفاعی به دور خود کشیده است،بلکه برعکس است،آن ذهن فوق العاده حساس،انعطاف ناپذیر،نرم و دریافت کننده است.در آن صورت است که شما کشف خواهید کرد که عشق چیست.

چرا زندگی ما تهی است؟ با وجودی که بسیار فعالیم؛ با وجودی که کتاب‌ها می‌نویسیم؛ برای حصول مقاماتی تلاش می‌کنیم؛ مع‌ذلک زندگی ما تهی است؛ ملالت‌بار و کسالت‌آور است؛ یکنواخت و روتین است. چرا روابط این‌گونه متظاهرانه و زرق و برقی است؛ بی‌محتوا و بی‌معنا است؟ ما لااقل تا این‌حد با زندگی خود آشنا هستیم که بدانیم یک زندگی بی‌معنا و بی‌محتوا داریم؛ می‌دانیم که مدام جملات و شعارها و ایده‌هایی را که از دیگران آموخته‌ایم تکرار و بازگویی می‌کنیم ــ چیزهایی که فلان‌کس و فلان‌کس گفته‌اند؛ چیزهایی که قدیسین باستانی یا قدیسین مدرن گفته‌اند! اگر از فلان رهبر شبه‌مذهبی پیروی و اطاعت نکنیم؛ از رهبران سیاسی؛ از رهبران عقیدتی؛ از نمایندگان روشنفکری، از مارکس و آدلر پیروی می‌کنیم. ما فقط صفحه‌ی گرامافونی هستیم که صداهایی را تکرار می‌کند؛ و ما نام این تکرارها را می‌گذاریم «دانش». ما می‌آموزیم؛ تکرار می‌کنیم؛ درحالی‌که زندگیمان مطلقا تهی، زرق و برقی، ملالت‌بار و زشت است. چرا؟ چرا این‌طور است؟ چرا ما این‌همه به چیزهای ذهن اهمیت می‌دهیم؟ چرا ذهن در زندگی ما این‌همه نقش و اهمیت پیدا کرده است؟ ــ ذهن که عبارت است از ایده‌ها و باورها، فکرها، که عبارت است از قدرت منطق‌تراشی و سفسطه کردن؛ سنجش و قیاس، برآورد کردن و ایجاد یک‌نوع موازنه‌ی ساختگی و نظیر این زیرکی‌ها و زرنگی‌ها. چرا ما این‌همه به ذهن اهمیت می‌دهیم؟ ــ که البته معنایش آن نیست که باید تبدیل به آدم‌هایی عاطفی، احساساتی و سانتیمانتال بشویم؛ آدم‌هایی هیجانی و تملق‌گو بشویم. ما این خلأ درونی را می‌شناسیم؛ ما این عقیم بودن و یائسگی روانی و معنوی را می‌شناسیم. ولی علت آن چیست؟ کشف علت آن تنها از طریق آگاهی نسبت به روابطی که با دیگران و با زندگی داریم ممکن است. روابط ما عملاً و واقعا بر چه اساسی است؟ آیا اساس روابط ما را «خودجداسازی»، «خودانزوایی» تشکیل نمی‌دهد؟ آیا هر حرکت ذهن یک جریان خودحفاظی؛ جست‌وجوی ایمنی و خود جداسازی نیست؟ آیا نفس اندیشه‌های ما یک جریان خودجداسازی نیست؟ آیا هر حرکت زندگی ما یک جریان خودمحصورسازی نیست؟ شما می‌توانید این موضوع را در روابط روزمره‌ی خود مشاهده کنید. فامیل برای شما نقش نوعی خودجداسازی و خودمحصورسازی را پیدا کرده است. و انسانی که در جدایی به‌سر می‌برد لاجرم باید در حال ستیز، تضاد و مخالفت به‌سر برد. پس تمام اعمال و رفتار ما منجر به خودجداسازی می‌شود؛ و خودجداسازی است که این احساس خلأ و تهی درونی را ایجاد می‌کند. و انسانی که احساس خلأ روانی و درونی می‌کند ناچار باید به طریقی آن را پر کند؛ جبران کند ــ به‌وسیله‌ی رادیو، به‌وسیله‌ی شلوغی و سروصدا، به‌وسیله‌ی وراجی، به‌وسیله‌ی مطالعه، به‌وسیله‌ی حصول دانش‌های غیرمفید و غیرضروری؛ به‌وسیله‌ی کسب احترامات اجتماعی، ثروت، منصب و موقعیت و غیره و غیره. ولی همه‌ی این‌ها خود ماهیت جداسازی را دارند و بنابراین فقط کمک می‌کنند به تقویت خودجداسازی. پس برای بسیاری از ما زندگی عبارت است از یک جریان جدایی و انزوا، انکار و عدم پذیرش، مقاومت، انطباق با یک الگو و قالب. و طبیعی است که در این جریانات، زندگی وجود نخواهد داشت و بنابراین احساس خلأ، احساس ناامیدی و بی‌باروبرگی وجود خواهد داشت.

وزن 188 گرم
قطع رقعی
تعداد صفحه 200
نوع جلد شومیز
مترجم کریشنا مورتی
نویسنده محمدجعفر مصفا
ناشر قطره
تعداد جلد
موضوع روانشناسی
مناسب برای بزرگسال
شابک 9789643414443
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد