کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی اثر محمود سریع القلم
چرا ایرانیان در عرصه سیاست و مسایل مربوط به قدرت و حکمرانی، تاریخی از ناکامیها و شکستها را پشت سر گذاشتهاند و همچنان با این مسایل درگیر هستند؟ چه ویژگیهایی باعث شدهاند که ما در عرصههایی چون علم و پزشکی یا ادبیات موفق باشیم و چرا موفقیت در این زمینهها به موفقیت و کامیابی در قدرت و سیاست نیانجامیده است؟ دلیل این مسئله را در کجا و در چه مواردی باید جست؟ علت آیا در افکار، فرهنگ، جغرافیا، شخصیت، نظام مدیریت شفاف اقتصادی یا ساختارهای شمولگرا نهفته است؟ اگر ترکیبی از اینها علت مسئله است کدام یک دلیل اصلی است؟ افزون بر اینها، چرا ما در حوزه فکر یکدیگر را تحمل نمیکنیم و دیگری را که متفاوت از ما میاندیشد حذف میکنیم؟ چرا ذهن صفر و یکی داریم و مصالح دیگری برای ما فاقد ارزش است؟ چرا وقتی به یک قرائت از سیاست میرسیم دیگر قرائتها را سادهانگارانه یا منحرف و ابلهانه میخوانیم؟ اینها بخشی از پرسشهایی است که محمود سریع القلم در کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» مطرح کرده و تلاش کرده به آنها پاسخ دهد.
کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» شامل مقدمه و چهار فصل است. در فصل اول کتاب با چارچوب نظری بحث آشنا میشویم. فصل دوم با عنوان «رضا پهلوی: از رضا خان به رضاشاه» به دوران پهلوی اول و اقتدارگرایی رضاشاه مربوط است. فصل بعدی کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» با عنوان «محمدرضا پهلوی: از ولیعهدی بیست و دو ساله تا شاه شاهان» به سیر قدرت گرفتن محمدرضا پهلوی از شهریور 20 به عنوان شاهی جوان تا دورانی که او به «شاه شاهان» تبدیل شد مربوط است. فصل چهارم کتاب نیز به نتیجهگیری کلی پرداخته است.
همانطور که اشاره شد در فصل ابتدایی کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» پیش از آنکه وارد بحث تاریخی برآمدن حکومت پهلوی شویم، با چارچوب نظری کتاب آشنا میشویم. بخشی از پرسشهایی که در این چارچوب نظری مورد توجه بودهاند این است که اگر کشوری بخواهد مسیر پیشرفت را در پیش بگیرد نظام تصمیمگیری آن باید چگونه باشد؟ یک تصمیم عقلانی چه مسیری را طی میکند؟ چرا دو کشور ایران و ژاپن که از اواسط قرن نوزدهم به مدرنیته و پیشرفت توجه کردند مسیری متفاوت را طی کردند و دو نتیجه مختلف به دست آوردند؟ در بخشی نظری کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» به طیفی از عللی که به این مسایل دامن زدهاند توجه شده است.
محمود سریع القلم در کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» نیز مانند دیگر آثارش معتقد است که عدم تحمل دیگری و سرکوب تفاوتها تنها محدود به حوزههای سیاستورزی و حکمرانی نیست بلکه ریشه در فرهنگ اجتماعی ایران دارد. او میگوید در مدیریت یک موسسه، یک ساختمان، یک محله و حتی یک خانواده میتوان انحصارطلبی، حذف و خود حقپنداری را مشاهده کرد. به اعتقاد او هرجا که جمعی وجود داشته باشد کار به حذف و انحصار میکشد. از اینرو است که تاریخ سیاست در ایران تاریخی است انباشته از خشونت، حذف، تبعید، انحصارطلبی، ثروتاندوزی، حیلهگری و دروغ.
در کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» مسئله اقتدارگرایی و حذف هر نوع تفکر متفاوت در بستر تاریخی حکومت پهلوی مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشی از پیشگفتار کتاب درباره دوران محمدرضاشاه به این نکته اشاره شده که او چون خود را شاه میدانست تصور میکرد که تمام مسائل تنها در ذهن او شکل میگیرند و مدیرانی که با دستور کار محدود سازمانی نزد او میآیند کل را نمیبینند و متوجه ملاحظات او نیستند: «او خود را فراتر از قاعده، آئیننامه، اساسنامه و مصوبات میدانست و وقتی زیرمجموعهای، از خود درجهای از استقلال نشان میداد آزردهخاطر میشد و مقدمات حذف آنان را فراهم میکرد. شاید تنها دلیل مهم بقای امیرعباس هویدا علیرغم توانمندیهای شخصی و مدیریتی، اطاعت محض او بود. اینکه نظام تصمیمگیری در ذهن یک نفر متمرکز گردد طبعا به اشتباهات فراوانی منجر میشود. کل را باید جمع ببیند نه فرد. کل را باید اجماع پارلمانی ببیند و نه فرد. ائتلافهای حزبی باید به کل برسند و نه یک فرد. اسدالله علم، شاه را لویی چهاردهم خطاب میکرد و شاه نیز از این تمثیل لذت میبرد.»
کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی» نوشته محمود سریعالقلم در نشر فرزان روز منتشر شده است.
نویسنده | دکتر محمود سریع القلم |
ناشر | نشر فرزان روز |
موضوع | تحولات دوران پهلوی |
تعداد جلد | 1جلد |
قطع | رقعی |
مناسب برای | بزرگسال |
نوع جلد | گالینگور |
تعداد صفحه | 328صفحه |
وزن | 465گرم |
شابک | 9789643215453 |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد