مارکوپولو در سال 1254 میلادی (632 خورشیدی) در ونیز ایتالیا به دنیا آمد. پدرش، نیکولو بازرگان بود. در سال 1260 میلادی (638 خورشیدی) نیکولو با برادرش مافئو راه مشرق را پیش گرفتند. در آن زمان چین شمالی، مغولستان، ترکستان شرقی و ایران در دست جانشینان چنگیز بود. پولوها مدتی در پکن به قوبیلایخان، فرمانروای مغولی چین خدمت کردند، سپس به وطنشان بازگشتند. مسافرت آنها 9 سال طول کشید. پولوها در سال 1271 میلادی (649 خورشیدی) بار دیگر به چین رفتند. این بار مارکوی جوان نیز همراهشان بود. این سفر 24 سال طول کشید که 17 سال آن را با احترام و اعتبار در دربار خاقان چین گذرانیدند و سرانجام در سال 1295 میلادی (673 خورشیدی) به ونیز بازگشتند.
این کتاب، مخاطبان را با سفرهای مارکوپولو که بخشی از آن گذر از سرزمین ایران در قرن 12 میلادی (قرن هفتم هجری) است، آشنا میسازد. تصویرهای کتاب از جیوانی مانا نقاش ایتالیایی برنده جایزه هانس کریستن اندرسن است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ونیز، شهر روی آب است. ونیز را در دنیا با کانالهای آبی و آبراهههایش میشناسند. خیلی از قسمتهای شهر ونیز در آب غوطهور است و در کنار دیوارهای فرورفته در آب، ورودی بسیاری از خانههای ونیزی در آبراههها باز میشوند و در کنار آنها، قایقهای پارک شده است. مارکو در بندرگاه ونیز از دیدن کشتیهای بزرگ بادبانی، شگفتزده میشد. کشتیهایی که از مشرق زمین میآمدند؛ ابریشم، ادویه، پارچه و گوهرهای گرنبها با خود میآوردند. ونیز و جنوا در انتقال کالاهای بازرگانی به شهرهای دیگر اروپا با یکدیگر رقابت میکردند، و نیز به علت نفوذی که دریای سیاه و مدیترانه داشت از سهم بازرگانی بیشتری برخوردار بود و بازرگانهایش ثروتمندتر بودند. پدر مارکو، نیکولوپولو بازرگانی پرآوازه بود که برای بازرگانی به خاورمیانه سفر میکرد. مارکو که شرح سفرهای پرماجرای پدر را از مادر شنیده بود به سفرهای دریایی و دیدن سرزمینهای ناشناخته علاقهمند بود. او شش ساله بود که پدرش نیکولو همراه عمویش مافئو، سفری طولانی را آغاز کردند. سفری که سالها به درازا کشید. روزها، هفتهها و ماهها سپری میشد و مارکوی کوچک برای بازگشت پدر، روزشماری میکرد. این انتظار چنان طولانی شد که تصور چهره پدر برای مارکو سخت شد. در همین روزهای سخت زندگی، مادرش را از دست داد. مارکو از این حادثه بهعنوان تلخترین خاطره زندگیاش یاد میکند. روزی از روزها سال 1269 میلادی (467 خورشیدی)، کشتی بادبانی بزرگی در ساحل ونیز پهلو گرفت مارکو که در آن زمان نوجوانی پانزده ساله بود، ناگهان پدر و عمویش مافئوپولو را در میان سرنشینان کشتی شناخت…»
اصولا سفرنامه گزارشی است که نویسنده، دیدنیها، اوضاع و شرح مکانهایی را که به آنجا سفر کرده، مینویسد. دستاورد مارکوپولو در پایان سفر از شرق، گنیجنهای علمی بود از آنچه در شرق وجود داشت و غربیها از آن بیاطلاع بودند. مارکوپولو در زمان اسارت در زندان، داستان سفرهایش را برای همبندش روستچیلو دا پیزا تعریف کرد. او داستانهای پولو را نوشت.
متن این کتاب خیلی زود در سراسر اروپا منتشر شد و با نام سفرهای مارکوپولو یا عجایب دنیا مشهور شد. سفرهای مارکوپولو بر ونیز قرن سیزدهم تاثیر کمی داشت اما دیری نپایید که شرح سفرهای مارکوپولو راهنمای بزرگی برای سفرهای مخاطرهانگیز شد. پس از گذشت دو قرن گریستف گلمب با خواندن سفرهای مارکوپولو به انگیزه رسیدن به جزایر شرقی زمین، قاره آمریکا را کشف میکند و پنج سال بعد کاشف پرتغالی، واسکو دوگاما، با الهام از توصیفات مارکوپولو با گذر از آفریقا و از راه دریا خود را به هندوستان رساند. سفر و سفرنامهنویسی، نه با مارکوپولو شروع شده و نه پایان یافته است. از دیرباز افراد بسیاری مانند ناصر خسرو و ابن بطوطه از سفرهای شگفتشان، سفرنامههای پرباری نوشتهاند. نسخه اصلی و معتبر کتاب، سفرهای مارکوپولو در دسترس نیست، نسخههای دستنویس بسیاری که با هم متفاوتاند به زبانهای مختلف اروپایی از این کتاب وجود دارد.
بر اساس نسخه ی | ویلیام مارسدن |
گردآوری و ترجمه | رضا طاهری |
موضوع | داستان |
ناشر | انتشارات نخستین |
قطع | رحلی |
تعداد صفحات | 71 |
نوع جلد | گالینگور |
مناسب برای | کودک -نوجوان |
وزن | 400گرم |
شابک | 9786001270796 |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد