صمد بهرنگی، معلم، نویسنده، مترجم و منتقد اجتماعی در سال ۱۳۱۸ در تبریز متولد شد. او محقق ادبیات فولکلور و نویسنده داستانهای کودکان و نوجوان بود. در سال ۱۳۳۹ اولین داستانش را به نام «عادت» نوشت و در سالهای بعد نیز نویسندگیاش را با داستانهای «تلخون» و «بینام» ادامه داد. کتاب ماهی سیاه کوچولو با تصویرگری فرشید مثقالی شناختهشدهترین اثر صمد است که در سال ۱۳۴۷ به چاپ رسید. قصههای صمد که مخاطبان جوان و نوجوان داشت بیشتر در کانون پرورش فکری به چاپ میرسید و مفاهیم بلند آرمانگرایانه و به دور از مادهگرایی و خودپرستی را در میان نسل جوان رواج میداد. او سرانجام پس از فعالیتهای سیاسی و ادبی بسیار در شهریور۱۳۴۷ و در ۲۹ سالگی در رود ارس غرق شد و جامعه روشنفکران ایران را به سوگ نشاند. این اثر مجموعهای از قصههای صمد برای کودکان است. قصههایی که تنها پند و اندرز نمیدهند و آنها را تنبیه و تشویق نمیکنند. این داستانها به کودکان میآموزند که زیر بار ظلم زورگویان و کسانی که سد راه پیشرفت و تکامل بشری هستند نروند: «اولدوز از رختخواب درآمد. زخم پیشانی زنبابا زود خوب شد، اما زخم سر اولدوز خیلی طول کشید تا خوب شود. رفتار زنبابا دوباره عوض شده بود. بدتر از پیش سر اولدوز داد میزد. جای دندانهای اولدوز تو گوشت رانش معلوم بود. وضع آقا کلاغه خیلی بد شده بود. همیشه گرسنگی میکشید. اولدوز هر چه میکوشید نمیتوانست آب و غذای او را سر وقت بدهد. سگ سیاه چهارچشمی همه جا را میپایید. به هر صدای ناآشنایی پارس میکرد. تنها امید اولدوز و آقا کلاغه، یاشار بود. اگر یاشار کمکشان میکرد، کارها درست میشد.»