کتاب خون خرگوش اثر رضا زنگی آبادی

رمانی اجتماعی که با نگاه به تحولات جامعه‌ی ایران در سالیان اخیر به رشته‌ی تحریر درآمده است
20%
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:
85,000
68,000 تومان

رمان خون خرگوش قصه‌ی گودال است؛ گودالی در حاشیه‌ی شهر که در سوراخ‌هایش وازدگان و بی‌چیزها زندگی می‌کنند. قهرمان دختر نوجوانی است که پدر خشن و همسایگان طردشده‌‌اش به همراه چند خرگوش و چند خرده‌ریز دیگر کنارش هستند. پدر زغال چوب درست می‌کند و برای پول درآوردن حاضر به هر کاری است. در ابتدای کتاب آمده است:
" خشک سالی مثل آتش از باغی به باغی دیگر سرایت کرده بود از درختان اسکلتهای یک پایی بر جا مانده بود با دستهای پرپیچ وخم بی شمار رو به آسمان کلاغ ها از شاخه ای به شاخهای میپری ارقارشان نسیم صبحگاهی را خراش میداد از زیر چرخ های وانت ابری از خاک بیرون میخزید، لحظه ای در هوا معلق میماند و بعد آرام آرام میرفت و بر تن - درختان مینشست.
فرخنده و فریبا بلند شدند و رو به باد اید یاد موهای شارل را آشفته کرد و ته مانده ی خواب را از چشمهایشان برد فرخنده از بالای وانت رو به کلاغ ت رو به کاوش هایی که از شاخه ها بلند میشدند قارقار کرد و خندید صدای اره برقی بر جیک جیک گنجشکها و قارقار کلاغ ها غلبه کرد و فرورفت توی سر فریبا و فرخنده که پشت سر پدرشان کنده ها و شاخه ها را جـ می بردند می گذاشتند کنار وانت پیکان قرمز قراضه تا پدرشان بیاید و خودش آن آن ها را بالای وانت جا بدهد. پدر گاهی اره ی دستی را به فرخنده میداد تا شاخه های نازک تر را ببرد. دستان فرخنده تاول میزد. اولش این جوره آفک میزنه پاره میشه دوباره آفک میزنه پاره میشه دوباره آفک میزنه پاره میشه بعد پینه میبنده کلفت میشه دیگه آفک نمیزنه عین دستهای من"

نویسنده رضا زنگ آبادی
ناشر نشر چشمه
موضوع رمان فارسی
تعداد جلد 1جلد
قطع رقعی
مناسب برای بزرگسال
نوع جلد شومیز
تعداد صفحه 195صفحه
وزن 190گرم
شابک 9786220109679
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد