کتاب عبور از خود اثر محمود دولت آبادی
کاغذ بالکی (سبک)
آری... از کنار این میز میگذرم، به هر شبوروز چندین و چندبار. اما نمیخواهم ببینمش. احساسم این است که نمیخواهم دیده بشود این میز. زیرا فاصلهای صدهافرسنگی را به یاد من میآورد که میتوانم با دو گام و یک نیمچرخ پشت آن بنشینم. اما همان دو گام و یک نیمچرخ دشوارترین کار و خوفناکترین مسافت است. اندیشیدهام به این خوف و دریافتهام که خوف من از خونی است که قطرهقطره باید بچکانم در هر کلمه، در هر عبارت، و چه کسی جز خود قادر به درک آن تواند بود؟ فقط خودم. زیرا خون از وجود من قطرهقطره چکانده میشود و این یک حس کاملاً شخصی است و تو از نزدیکترین انسانِ نسبت به خود هم حتی نمیتوانی انتظار داشته باشی این حسِ کاملاً شخصی را درک کند. مگر به ظاهر و مگر در ظاهر. یعنی که تو از پای دربیایی و این به زانو درآمدن به هنگامی رخ بدهد که نزدیکترین چشمانِ به تو بیدار و باز باشند؛ اما در ساعاتی بین چهار تا چهار و نیم صبح کدام چشمان هستند که بیمارِ بیدارخوابی شده باشند؟ هیچ چشمانی؛ و چرا باید دیگری ـ دیگران هم به این بیماری جانکاه دچار شده باشند؟ نباید؛ اگر چنان بودی، خانه تبدیل شده بود به یک دیوانهخانهی کوچک!
وزن | 120 گرم |
قطع | رقعی |
تعداد صفحه | 117صفحه |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | محمود دولت آبادی |
ناشر | چشمه |
تعداد جلد | 1جلد |
موضوع | زندگینامه |
مناسب برای | بزرگسال |
شابک | 9786002291660 |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد