کتاب مجموعه هزار سال داستان یازده 120داستان از دنیای حیوانات اثر آرمان ظریف آبکنار

کتاب 120 داستان از دنیای حیوانات برای نوجوانان و جوانان، جلد یازدهم از مجموعه هزار سال داستان است که به کوشش آرمان ظریف آبکنار تهیه شده و از سوی انتشارات سما به چاپ رسیده است.

داستان های جای گرفته در این کتاب همگی شخصیت هایی حیوانی دارند و کوتاه آموزنده هستند. این داستان ها درس های بسیاری را در دل خود جای داده اند، این که نباید به پلیدان اعتماد کرد، اینکه آرزوهای ما اگر هم برآورده شوند همیشه عاقبت خوبی ندارد، اینکه ظالمان قدرتمند از هر حربه ای برای رسیدن به خواسته خود استفاده می کنند، اینکه همیشه هرکسی خوش سخن است لزوما خوش سیرت نیست و…

در روزگاران گذشته که خانه ها از خشت و گل ساخته می شد و سقف ها همه از چوب و حصیر بود، در سقف بسیاری از خانه ها مار لانه داشت. مارها موجودات باهوشی هستند و معمولا وقتی در خانه ای لانه درست می کنند، در صورتی که ساکنان خانه مزاحم شان نشوند، آنان نیز از افراد خانه دوری می گزینند و کاری به ایشان ندارند و به گرفتن موش و گنجشک راضی هستند، اما معمولا مردم از وجود مار در خانه شان در هراس بودند و به همین جهت کسانی بودند که مار را مسحور می کردند و آن را می گرفتند و در جعبه ای می انداختند.

روزی مردی که کارش مارگیری بود، در طلب گرفتن مار به صحرا رفت، مدتی جست و جو کرد و سرانجام ماری را در دامنه کوه یافت. مار که از شدت گرما چنبره زده و سر در زیر بدن پنهان کرده بود تا از گرمای آفتاب در امان باشد، ناگهان متوجه مارگیر شد که بالای سرش ایستاده است. مار می دانست اگر بگریزد، مرد سرش را به سنگ خواهد کوبید و اگر بماند، در چنگال او اسیر خواهد شد.

بنابراین، تصمیم گرفت خود را به مردن بزند. مارگیر به دقت در مار نگریست، احساس کرد که مرده است، با نوک پا به مار زد، مار حرکتی به خود نداد که بگریزد و همچنان بی حرکت باقی ماند…