کتاب دفاع ازجیکوب اثر ویلیام لندی

کتاب دفاع از جیکوب نوشته ویلیام لندی با ترجمه شیرین محمدی منتشر شده است. این کتاب روایتی خوش ریتم و خوش ساخت است این کتاب داستانی پر کشش است از تقابل مرگ و زندگی.

درباره کتاب دفاع از جیکوب

 خانواده ای آبرومند و موفق و خوش‌نام با وقوع قتلی عجیب و بی‌رحمانه در شهر که بر اساس شواهد جیکوب متهم است.  جیکوب پسر اندری باربر است که از دستیاران دادستانی است؛ با توجه به اطلاعات جیکوب با احتمالی نزدیک به یقین مظنون به قتل است. ماجرا پیش می‌رود و پدر باید تصمیم بگیرد بین اخلاقیات و عشق به فرزند کدام را انتخاب و کند.

خواندن کتاب دفاع از جیکوب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دفاع از جیکوب

یک‌لحظه با خودم فکر کردم این یک‌جور تاکتیک و رول بازی‌کردن است؛ اما به نظر می‌رسید که این موضوع واقعاً برای لوجودِس سؤال باشد. نگران بود که چه در سر دارم. دلش نمی‌خواست رکب بخورد و احمق فرض شود.

جواب دادم: «اصلاً مایل به سکوت نیستم. خواسته‌م آشکارشدن حقیقته.»

«حقیقت هرچی باشه مهم نیست؟»

«من هم مثل شما و هرکس دیگه به سیستم قضائی اعتماد دارم.»

این حرفم حقیقت نداشت. به سیستم اعتماد نداشتم؛ یا بهتر بگویم سیستم قضائی را مرجع خوبی برای پیداکردن حقیقت نمی‌دانستم. همهٔ وکلا همین باور را دارند. همهٔ ما شاهد اشتباهات زیاد و نتایج بدی بوده‌ایم. حکم هیئت‌منصفه فقط یک حدس است؛ حدسی با حسن نیت؛ البته معمولاً. با رأی‌گرفتن نمی‌توان به‌راحتی درست و غلط را از هم تفکیک کرد. من با همهٔ این اوصاف هنوز به قدرت معنویات اعتقاد دارم. نمادهای مذهبی، ردای سیاه، دادگاه‌هایی با ستون‌های مرمرین مانند معابد یونان را باور دارم. ما قبل از تشکیل دادگاه دعا می‌خوانیم. دعا می‌کنیم تا کار درست را انجام دهیم و از خطر در امان باشیم. این عمل ارزشمند است؛ خواه دعای ما شنیده شود، خواه نشود. البته لوجودِس اهل این کارهای به خیال خودش پوچ نبود. او در دنیای صفرویکی وکلا زندگی می‌کرد. «کسی یا گناهکار است یا نیست.» او سعی داشت مرا با این قاعده گیر بیندازد.

نفسی کشید و پرسید: «سیستم رو قبول داری، نه؟»

نگاهی عاقلانه به هیئت‌منصفه انداخت و گفت: «بسیار خُب اَندی، برگردیم به سؤال‌ها. اجازه بده هیئت‌منصفه کارش رو انجام بده.»