کتاب دایره وحشت 2: به خانه مردگان خوش آمدید اثر آر. ال. استاین

نفس عمیق کشیدم و به در کوبیدم.

-کسی این جا است؟

گوش کردم.

سکوت.

غرش رعد مرا از جا پراند. این بار صدا اندکی نزدیک تر از بار قبل بود. سرجایم خشک شده بودم، انگار فلج بودم، و نفسم را در سینه حبس کرده بودم. طبقه ی دوم بسیار گرم بود، گرم و نمناک. بوی رنگ تازه موجب شده بود که احساس سرگیجه به من دست بدهد.

دسته ی در را چنگ زدم.

-کسی این جاست؟

می خواستم، دسته ی در را بچرخانم… که ناگهان آن پسر پشت سرم ظاهر شد و شانه ام را چنگ زد.